ژاوی ، اسطوره بارسا راهی لیگ قطر شد ، جرارد ، اسطوره لیورپول به لیگ آمریکا رفت و پیرلو ، اسطوره فوتبال ایتالیا نیز یووه را ترک کرد و به آمریکا رفت. به این جمع می توان وداع ریکلمه آرژانتینی با فوتبال را هم اضافه کرد. پیتر چک اما در تصمیمی عجیب چلسی را به مقصد تیم همشهری یعنی آرسنال ترک کرد.

داوید ناوارو از سویا ، آنتونیو ایرائولا از بیلبائو یا سرجیو گارسیا از اسپانیول هم اسطوره هایی در رده های پائین تر برای تیمهایشان بودند که جدا شدند.

“ممنون پیرزن” (خطاب به دوستش ، توپ!)

“گلزنی مثل ابراز عشق است ، کل دنیا می داند که چطور انجامش بدهد اما هیچ کس مثل من آن را انجام نمی دهد”

“در 40 سالگی بازنشسته می شوم چرا که دخترانم یک روز به من نگاه خواهند کرد و خواهند گفت:” بابا ، کچل شده ای و قشنگ نیست که شورت پایت کنی!”

“نخ ، توپ را تولید می کند ، گاو ، نخ را تولید می کند ، گاو ، علف می خورد پس جای توپ در چمن است!”

“توقع ندارم که توپهایی که در چارچوب است را بگیری اما حداقل آن توپهایی که در خارج از چارچوب است را گند نزن!” (خطاب به یکی ار دروازه بان ها در زمان مربیگری در والنسیا)

“یک بازی فوتبال بدون گل مثل یکشنبه بدون آفتاب است”

“هیچ بازیکنی به خوبی یک تیم متحد نیست”

“مثل هیچ وقت بازی نکردیم اما مثل همیشه باختیم!”

“همه آن کاری را که می توان با پا انجام داد قبلش باید با مغز انجام داد”

“هرگز فراموش نکن گالیشیایی ، قبل از این که پیراهن رئال را بپوشی باید برایش عرق بریزی ” (خطاب به آمانسیو در زمان پیوستنش به رئال)
“بازیکنان اروپایی هرگز نمی توانند به اندازه ما آمریکای لاتینی ها در زمینه مدیریت توپ مجرب شوند”

“من لایق این نیستم اما همان طور که در این جور مواقع می گویند ، من لیاقتش را ندارم اما آن را می قاپم!” (دی استفانو پس از دریافت جایزه ویژه رئیس یوفا)

یک سال از فوت دی استفانو می گذرد و او خوش شانس است تا در میان رئالی ها نیست تا بدترین روزهای تاریخ باشگاه که توسط پرز ساخته شده است را ببیند. از اخراج بحث برانگیز آنچلوتی گرفته تا کنار گذاشتن کاسیاس ، کنار نیامدن با راموس و در نهایت لغو جامی که به احترام سانتیاگو برنابئو ، مدیر اسطوره ای باشگاه برگزار می شد. درست روز اولین سالروز فوت دی استفانو ، رئالی ها با خبر توافق کاسیاس با پورتو مواجه شدند تا سالگرد آن اتفاق تلخ، یک اتفاق تلخ دیگر باشد. به هر روی امروز در کلیسایی در نزدیکی برنابئو مراسم یادبودی برای دی استفانو برگزار می شود که مشتاقان می توانند در آن شرکت کنند.

اگر حالا زنده بودی به خاطر این همه اتفاق بد و ناگوار درست یکسال پس از دسیما قلبت شکسته می شد .دون آلفردو ، ایکر ، راموس و کریستیانو جانشینان خلفی برای بازیکنان زمان شما بودند اما چه کنیم سانتیاگو برنابئوئی نیست که تیم را به روزهای افسانه ای بازگرداند و به جایش یک تاجر در حال عوض کردن ارزشهای میراث تو و برنابئو است .دون آلفردو ، نیستی که ببینی آقای تاجر چگونه با کاسیاس و راموس برخورد می کند ، چگونه جامی که به افتخار مرد اول تاریخ باشگاه بود را بی دلیل حذف می کند ، چگونه به خاطر پول حاضر است حتی نام باشگاه را هم بفروشد و هیچ احترامی برای هواداران قائل نیست . آقای تاجر حتی رئیس افتخاری باشگاه و جانشین تو که خنتو لیاقتش را داشت ، مشخص نکرد .

تولدت مبارک ، با دیدن دسیما مادریدیسموها را ترک کردی و شاهد این روزهای تلخ نیستی ...

بحث راموس جدا شدن از تیم محبوبش بحث پول نیست. او که در ده سال حضور در رئال در 488 بازی 58 گل زده است می خواهد جدا شود چرا که از دست پرز خسته شده است. این مدافع با تمام وجودش یک رئالی است و این را در تمامی بازیها نشان داده است اما از رفتاری که پرز با او انجام می دهد راضی نیست. پرز با بی چشم و رویی تمام پس از حذف از کوپا ، از راموس انتقاد کرده بود و حالا نیز از طریق اطرافیانش و رسانه ها تا جایی که می تواند او را می کوبد. حالا هیچ بعید نیست که داستان ردوندو ، دل بوسکه ، هیرو ، رائول و ایکر برای راموس هم تکرار شود. راموس وقتی زمانش برسد همه چیز را توضیح می دهد. راموس هرگز حاضر نشده است که به خاطر منافع خود با باشگاه سازش کند. او سر مسئله انچلوتی یا کادر پزشکی به صراحت جلوی مدیر ایستاد و حرفهایش را زد. در نقطه مقابل یونایتد هم تنها شرط فروش ده خیا را صدور اجازه پیوستن راموس به این تیم تعیین کرده است. بدین ترتیب به نظر می رسد که ماجرای راموس روز به روز بغرنج تر می شود.

به کانال آپارات ما سر بزنید

مدافع سابق لیورپول قبلاً بار ها در مورد گرت بیل اظهار نظر کرده است و اکنون وی به ارزیابی شرایط سرخیو راموس، مدافع تیم رئال مادرید پرداخته است.

کرگر به طور روشن اشاره کرد که مدافع تیم رئال مادرید از نظر او "یکی از بهترین مدافعان اروپا است" اما همچنین بخش های مشخصی از بازی او را نیز مورد انتقاد قرار داد. او به Kicca گفت:

اگر منچستر یونایتد موفق به خرید راموس شود، آنها صاحب یکی از بهترین مدافعان اروپا و یک لیدر خواهند شد. او اگر به اینجا بیاید باید مراقب داورانی باشد که مطمئنم از کارنامه انضباطی او آگاهی دارند.

در ادامه وی اضافه کرد که در انگلستان بسیاری معتقد هستند که راموس مدافعی است که در موردش بزرگنمایی می شود (overrated):

هنوز در انگلستان برخی احساس می کنند که در مورد او بزرگنمایی شده است، چیزی که من با آن مخالفم، تالار افتخارات او و بازی کردن برای رئال مادرید به مدت طولانی کیفیت او را نشان می دهد چرا که فشار برای ارائه عملکردی خوب در سطح باشگاهی و ملی برای مدتی طولانی بسیار بالاست.

کامپو در مورد کاسیاس و دخیا و برخورد سران باشگاه با ایکر گفت است: «مهم نیست دخیا می‌آید یا نه، ناواس می‌ماند یا نه، مهم این است ببینیم ایکر چه می‌خواهد. هر کدام از این اتفاقات که بیفتد، باید با ایکر با احترام برخورد شود. او نماد این شهر و باشگاه است.»

ایوان در مورد بنیتز و کارلتو هم نظرات جالبی دارد: «این برای رافا یک بازگشت به خانه است. او در تیم های زیادی موفق بوده است و حالا می خواهد نقطه اوج کار خود را ثبت کند. من به موفقیت او ایمان دارم و امیدوارم موفق شود.

آنچلوتی مربی بزرگی است. این در مادرید یک رسم است که شما جام کسب نکنید، از کار برکنار می‌شوید. اما چیزی از بزرگی آنچلوتی کم نشده است. او همیشه یک جنتلمن خواهد بود.» در نهایت او در مورد مقایسه مسی و رونالدو هم نظرات خودش را دارد.

«به نظر من نمی‌توان گفت مسی از رونالدو برتر است. درست است او فصل خوب و پر جامی داشته، اما رونالدو هم آمارهای فردی خوبی ثبت کرده است. در هر صورت، هر دو بازیکن بزرگ هستند. اما افرادی که اطرافشان هستند، متفاوت هستند. نقش های متفاوتی هم دارند. نمی توان گفت قطعا یکی از دیگری برتر است.»

اما کبوتر ها او را می شناختند و باز می گشتند، خدای ناکرده آب و نانشان را هر روز همین پیرمرد بر لبۀ تراس می گذاشت. عینک بند دارش را از روی میز فلزی کوچک گوشۀ تراس برداشت و به چشمانش زد. دوباره دست به میز برد، روزنامه را برداشت و در پیش چشمانش گشود. خسته از اخبار تکراری اقتصاد و اجتماع به صفحۀ مورد علاقه اش رسید، صفحۀ روزشمار تاریخ. تداعی اتفاقات تاریخی در ذهن پیرمرد، همان ها که بیشترشان را با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده بود، لذتی وصف ناشدنی به او می داد. انگار با خواندن این صفحه، لحظه ها برایش زنده می شد و آن ها را لمس می کرد. نگاهش به ستون متولدین امروز افتاد. در بالای ستون، تصویر مردی خوش سیما را دید که گویی لبخندش کوهی از خاطرات را برای پیرمرد زنده کرده بود. آری، آری، او را می شناسم، او همان تاریخ ساز "استا دو فرانس" است. آری، این مرد را خوب به یاد دارم، او زیدان است، همان گلزن فینال.

روزنامه را بست، عینک را برداشت و سرش را بر صندلی تکیه داد. چشمانش را بست و به فکر فرو رفت. انگار چیزی بدجور ذهنش را درگیر کرده بود. اما داستان چیست؟ چه چیز او را بیخیالِ خواندن بقیۀ صفحات روزنامۀ مورد علاقه اش کرده بود؟ زیدان؟ آیا خاطره بازیِ پیرمرد به او مربوط می شد؟ زیدان کجای قصۀ پیرمرد بود که حالا اینطور غرق خاطراتش شده بود؟ نکند داستان به همان "استا دو فرانس" بر میگردد؟ آه، لعنت به این حافظۀ لعنتی! خودش بود، قصه، قصۀ نوه اش بود، قصۀ فینال 98 و قصۀ قهرمان زندگی اش، زین الدین زیدان.

8 جولای 1998. فرانسه کرواسی را در نیمه نهایی جام جهانی برده و پسرک قصۀ ما سر از پا نمی شناسد. بر روزهای سیاه زندگی پسرک بعد از مرگ مادر، حالا پرتوی از امید و شادی تابیده بود. پدرش از دو سال پیش قول داده بود بلیط همۀ بازی های فرانسه در جام جهانی را بخرد و او را به ورزشگاه ببرد. حالا انگار در آسمان ها پرواز می کرد. فینال را قرار است از نزدیک ببیند. فینالی که در آن تیم کشورش باید مقابل غول فوتبال جهان یعنی برزیل، قهرمان دورۀ قبل به میدان برود. پسرک امید زیادی به قهرمانی نداشت، مدام می گفت ما حریف برزیل نمی شویم، هرطور فکر می کرد محاسباتش جواب نمی داد. باخت را از همین حالا پذیرفته بود ولی در دل کوچکش کورسوی امیدی می درخشید، هنوز یک نفر نمی گذاشت پسرک همه چیز را بر باد رفته ببیند. آن یک نفر همان قهرمان رؤیاهایش بود، همان که سال ها بود با پیراهن او به خواب می رفت، همان که همه چیزش بود، همان که از تمام فرانسه بیشتر دوستش داشت. آری، همان که نامش زیدان بود.

پسرک به سمت اتاق رفت تا با شیرینی پیروزی فرانسه سر بر بالین بگذارد که پیرمرد با صدای مخملی اش گفت: " تا کی می خواهی با این پیراهن بخوابی؟ اصلا این پیراهنِ کی هست؟ پسرک جواب داد: زیدان است پدربزرگ، زیدان! چطور اسمش را نشنیده ای؟ تا روزی که یک پیراهن امضا شده از خودش نگیرم، این را ازتن بیرون نمی آورم! پیرمرد لبخندی زد و به فرزندش گفت: ببین چطور این پسرک را مثل خودت عاشق فوتبال کرده ای! الحق که به خودت رفته است."

پسرک دیگر طاقت انتظار برای فینال را نداشت. لحظه شماری می کرد برای رفتن به "استا دو فرانس". بلیط ها را هرشب زیر بالشش می گذاشت و به عشق فینال، شب ها را صبح می کرد. حالا فقط دو روز به بازی مانده بود.

"-پدربزرگ! پس چرا پدر نمی آید؟ نمی شود ما زودتر ناهار بخوریم؟

- نه، هر کجا باشد الآن می رسد.

تلفن زنگ خورد و پیرمرد آرام آرام خود را به آن رساند و گوشی را برداشت. ناگهان گوشی از دستش رها شد و صدای بر زمین افتادنش، نگاه پسرک را به آن سو جلب کرد.

-چه شد پدربزرگ؟!

صدایی از پیرمرد نمی آید، همانجا خشکش زده و نگاهش را به در دوخته است. انگار داستان پسرک قصه، با تلخی و تاریکی پیوندی ابدی خورده است. حالا دیگر دنیا روی سرش خراب شده بود. کسی که قرار بود او را به تماشای فینال ببرد، در راه رسیدن به خانه.

حالا یک روز مانده به فینال، پسرک با همان پیراهن شمارۀ 10 زیدان، در آغوش پیرمرد بر تابوت تنها امید زندگی اش می گریست. و روزگار چه بی رحم و چه آسان جای غم و شادی را در یک آن تغییر می دهد. پسرک خوشبخت دیروز، مرد تنهای امروز بود. پیراهن زیدان را درآورد و بر زمین انداخت و بر تابوت پدر مشت می کوبید.

- برگرد پدر، مگر خودت قول ندادی مرا به ورزشگاه ببری؟ این بود قولت؟!

پیرمرد با دستانی لرزان پیراهن را از زمین برداشت و در آن آرزوهای بر باد رفتۀ کودکی را می دید که حالا جز زیدان هیچ کس را نداشت و هیچ کس را نمی خواست. روز فینال فرا رسید. پسرک دو روز است لام تا کام با کسی حرف نزده. پیرمرد بر بالین پسرک رفت و پیراهن زیدان را نشانش داد. او بهتر از هرکسی رگ خواب پسرک را می دانست. -هنوز هم بلیط ها را داری؟ پسرک سر از بالش خیس برداشت و بلیط های مچاله را بیرون آورد. پیرمرد بلیط ها را گرفت و خود را برای بزرگترین دروغ زندگی اش آماده کرد. -پدرت به من گفته بود که مطمئن است فرانسه قهرمان می شود. آن هم با گل زیدان! -راست می گویی پدربزرگ؟ پس چرا این را به من نگفت؟ - چون می دانست تو برزیل را قهرمان می پنداری و باور نمی کنی. اگر می خواهی پدرت حسرت دیدن فینال را نخورد بلند شو این پیراهن را بپوش تا به "استا دو فرانس" برویم. -یعنی تو می آیی؟ -چرا که نه؟ من هم می خواهم این زیدان را ببینم! پسرک اشک هایش را پاک کرد و پیراهن را پوشید. رفت و هنرنمایی قهرمان قصه های تلخش را از نزدیک دید. گویی خداوند نخواست پیرمرد شرمنده شود. آن هم شرمندۀ کسی که دنیایش فقط زیدان بود و بس. حالا شاید پیرمرد زیدان را حتی بیشتر از پسرک دوست داشت. حالا زیدان، قهرمان قصۀ پیرمرد هم بود. قهرمانی که او را شرمسار نکرد...

آری، زیدان قهرمان قصۀ فوتبالی تک تک ماست. مردی از تبار بزرگی با آرامشی از جنس خودش. چهره ای مصمم با چشمانی نافذ و لبخندی که شیرینی یک دنیا را به عاشقان فوتبال هدیه می دهد. مردی که انگار فقط برای فینال ها ساخته شده بود. از آن فینال جام جهانی 98 و تحقیر یک تنۀ برزیلِ پرستاره، تا هنرنمایی در فینال لیگ قهرمانان 2002 با آن ضربۀ استثنایی که بدون شک زیباترین گل تاریخ این جام بوده، هست و خواهد بود. فینال جام جهانی 2006 شاید تنها فینال تاریخ باشد که مرد اولِ آن، از تیم بازنده انتخاب می شود و برای این نقشِ اول بودن، باید فقط زیدان باشی. آری، باید فقط زیدان باشی تا حتی بعد از اخراج، جهان باز هم تو را به چشم یک "قهرمان" ببیند. نه توپ طلا، نه جام و نه عنوان و مدال یارای توصیف بزرگی ات را نخواهد داشت زیزو. بیشتر تو به جام و قهرمانی افتخار می بخشی تا این عناوین به تو! برای هرآنکس که معجزه هایت را دیده، تو بهترین هستی و خواهی بود و افسوس به حال آنان که از تماشای هنرت محروم بوده اند.

برای ما تو همانقدر قهرمانی که برای آن پیرمرد و پسرکِ عاشق، هستی. پیرمردی که با دیدن تصویرت غرق در خاطره ای به عمق زندگی شد. صدای باز شدن در، پیرمرد را از خاطرات بیرون کشید. پسرک که حالا برای خودش مردی شده بود، نزد او آمد. -پدربزرگ چرا قهوه ات را نخوردی؟ سرد شده است، بگذار برایت عوض کنم. پیرمرد به سراغ صندوقچۀ قدیمی رفت و پیراهن خاک خوردۀ شمارۀ 10 را بیرون آورد. پیراهنی که برای او و پسرک، معنایی به وسعت زندگانی داشت. رو به پسرک کرد و گفت: این را به یاد داری؟ اشک در چشمان پسرک جمع شد و پیراهن را بویید. بوی پدرش را می داد. بوی زندگی. بوی خاطرات تلخ و شیرین سال 98. بوی "استا دو فرانس" و هنرنمایی زیدان بزرگ. زیدانی که دیگر تاریخ، مانند او را نخوهد دید. یک هنرمند در زمین فوتبال. کسی که فوتبال را برایمان نقاشی می کرد. قهرمان همۀ نسل ها. تک ستارۀ بی بدیل تاریخ فوتبال، زین الدین زیدان، همان که فوتبال را به زبان خودش ترجمه کرد.

در شرایطی که از امکان انتقال راموس به منچستر یونایتد سخن گفته می شود، بسیاری از هواداران یونایتد با توجه به رکورد انضباتی بد این بازیکن واکنش های بدی نسبت به خرید وی نشان داده اند. 

جیمی کرگر در مقام یک کارشاس به رادیو تاک اسپورت گفت:

به واقع از انتقاداتی که از راموس مطرح شد ناراحت شدم. در مورد کسی صحبت می کنیم که در یکی از بهترین باشگاه های جهان و یکی از بهترین تیم های ملی جهان بازی می کند. او در برخی از مسابقات بزرگ گاه بیش از اندازه احساساتی شده است، اما فراموش نکنیم که وین رونی هم همین مشکل را دارد. این مسئله یونایتد را در زمان خرید وی نگران نکرد. باید گفت اگر او راموس  یکی از بهترین بازیکنان دنیا نیست، پس چه کسی می تواند باشد؟ اگر افتخارات او باعث نشود که به وی اعتبار بدهیم، پس چطور می توان من یا هر مدافع دیگر لیگ برتری را بازیکن بزرگی دانست؟ این یک بی احترامی است. ما در مورد کسی صحبت می کنیم که نزدیک به 130 بازی ملی برای اسپانیا دارد، نه برای یکی از تیم های میکی ماوس! می گویند که او تحت فشار مرتکب اشتباه می شود، سوال این است که کدام مدافع اشتباه نمی کند؟ رئال مادرید باشگاهی است که اگر به مدافع بهتری نیاز داشت آن را جذب می کرد، اما این کار را نکرده است. راموس هر هفته بازی می کند و آن ها به همه جام ها دست پیدا می کنند و آن گاه افرادی از او انتقاد می کنند. دفاع های خوب در دنیای فوتبال رو به انقراض می روند و حالا به نسبت گذشته تعداد کمتری از آن ها وجود دارند. اگر یونایتد نخواهد راموس را به خدمت بگیرد، کدام بازیکن بهتری را به جای او می تواند جذب کند؟

زیزو که با تکنیک ناب و هوش بالایش به عنوان یکی از بهترین های تاریخ فوتبال شناخته می شود امروز 43 ساله می شود. او فصل بعد هم روی نیمکت کاستیا می نشیند و امیدوار است که بتواند جهش خوبی به سمت تبدیل شدن به یک مربی عالی داشته باشد.

رائول در کاسموس و ویا در نیویورک سیتی این فرصت را دارند تا امشب جدال حساسی مقابل هم داشته باشند.

پاکو بویو، که به طور کلی جدا از کاسیاس از او به عنوان بهترین دروازه بان تاریخ رئال مادرید یاد می شود، با بیش از 450 بازی رسمی خاطر نشان کرد:

من او را خوب می شناسم، چون وقتی دوران مربیگری خود را در رئال مادرید آغاز کرد با او ملاقات داشتم. او مربی مدرنی است، فوق العاده آماده است و فکر می کنم قطعاً نشانه خود را در مادرید خواهد گذاشت.

در عین حال، فرناندو مورینتس، مهاجم سابق لوس بلانکوس نیز افزود:

نشانه های اولیه خوب به نظر می رسد، اما مهمترین چیز نتایج است.

در نهایت روبرتو کارلوس افسانه ای افزود:

او یک مربی با تجربه و همچنین یک مربی اسپانیایی است. من تمام خوش شانسی های دنیا را برای او آرزو می کنم و از او می خواهم که تمام کارهایی که در باشگاه های دیگر انجام داده در مادرید نیز انجام دهد، که ساختن تیمی بزرگ است و بازگرداندن مادرید به جایی است که همیشه حضور داشته اند.

رئال پس از یک فصل ناموفق با آنچلوتی، تصمیم به اخراج او گرفت و این در حالی بود که آنچلوتی در فصل اول حضورش در این تیم، 4 جام برای سپیدپوشان به ارمغان آورده بود. بنیتس جایگزین او شد و کارلوس معتقد است جانشین خوبی برای آنچلوتی انتخاب شده است.

او گفت:" من با جدایی آنچلوتی موافق نبودم، درست مثل عدم موافقتم با جدایی دلبوسکه و یوپ هاینکس در دوران قدیم. باید به مربیان فرصت داد ولی این تصمیم فلورنتینو است. بنیتس مربی خوبی است و می‌تواند در رئال موفق باشد. او انتخاب خوبی بود. برایش آرزوی بهترین‌ها را دارم ولی کار آسانی پیش رو ندارد. فرهنگ رئال بر اساس پیروزی چیده شده، مثل چلسی، بارسلونا، منچستریونایتد و سیتی.

" کارلوس درباره شرایط بیل گفت:" امیدوارم او از تیم جدا نشود. او خیلی خوب کار کرده است. گاهی بازیکنان صحبت‌هایی می‌کنند یا نظراتی می‌دهند که تاثیر منفی روی وجهه شان دارد ولی به نظر من، بیل بازیکن فوق‌العاده ای است."

در شرایطی که لیورپول توانست با دو گل هری کیول و مایکل اوون در نیمه اول پیش بیفتد، کهکشانی ها با دو پنالتی و یک گل آفساید توانست بازی را با پیروزی 4-2 به اتمام برسانند.

کرگر در این خصوص به لیورپول اکو گفت:

امیدوارم در بازی ای که در آنفیلد برگزار می شود داور خودمان را داشته باشیم. در بازی ای که گذشت کمی بابت این مسئله ناراحت شدم. اما می دانیم به چه دلیلی در این استادیوم حضور پیدا کردیم و باید بگویم این بازی خیریه عالی بود. افتخار می کنم که بخشی از نخستین بازی تیم بازیکنان سابق -اسطوره ها؛ اگر اینطور دوست دارید- لیورپول بودم.

نیمه اول خوبی داشتیم، شاید باید بگویم بیش از اندازه خوب بودیم. امیدوارم در بازی های آینده هم به مانند نیمه اول این بازی ظاهر شویم. همه بچه ها از این سفر لذت بردند. وقتی کفش ها را می آویزید، هر کدام به سمتی می روید. این که گاهی دوباره به این شکل کنار هم باشید عالی است. بازی کردن در برنابئو مقابل 60 هزار هوادار چیزی است که در دوران بازی نیز رویای آن را دارید پس باید بگویم روز خوبی بود و از رئال مادرید بابت دعوت از ما تشکر می کنم. هواداران مادرید برخورد بسیار خوبی با ما داشتند مخصوصا به این دلیل کارهایی که استیو مک منمن در اینجا انجام داده بود. مایکل و یرزی هم برای مدتی در این تیم بوده اند.

کیفیت 720:
http://www.uploadbaz.com/v524mk44yh3f

کیفیت 480:
http://www.uploadbaz.com/u3qoqzvx1s5a

تیم های اسطوره های رئال مادرید و لیورپول در سانتیاگو برنابئو با هم دیدار کردند که در پایان این رئال مادرید بود که توانست حریفش را شکست دهد.

ترکیب ابتدایی رئال مادرید: بویو؛ سالگادو، کارلوس، سانچیز، زیدان، مورینتس، سیدروف، کارمبئو، سانز، سولاری، ماکه له له

ترکیب اولیه لیورپول: دودک؛ مک آتیر، کرگر، کاوارم، هارکنز، مک منمن، گارسیا، برگر، کیول، فاولر، اوون

در این بازی این ابتدای لیورپول بود که در همان دقایق ابتدایی موفق به زدن 2 گل  شد. هری کیول و مایکل اوون موفق شدند دروازه رئال مادرید را تا دقیقه 22 دو بار باز کنند.

دقیقه 42 روی خطای هند کرگر کارلوس موفق شد از روی نقطه پنالتی گلزنی کند. در آغاز نیمه دوم کارلوس موفق شد دوباره گلزنی کند و بازی را به تساوی بکشاند. دقیقه 66 آماویسکا گل سوم رئال را به ثمر رساند. دقیقه 83 ایوان پرز موفق شد آخرین گل بازی را به نام خود ثبت کند و بازی با نتیجه 4-2 خاتمه یابد.

رئال نیوز - استیو مک منمن در بازی امشب دو تیم اسطوره های رئال مادرید و لیورپول؛ در پیراهن هر دو تیم بازی خواهد کرد.

در شرایطی که یک ماه پیش خبر بازی اسطوره های دو تیم پرافتخار تاریخ لیگ قهرمانان تائید شد، این بازی راس ساعت 20:30 امروز به وقت تهران در سانتیاگو برنابئو آغاز خواهد شد. این بازی برای استیو مک منمن، فرناندو مورینتس، یرزی دودک و مایکل اوون که تجربه بازی در هر دو تیم را دارند، تجربه ای ویژه خواهد بود. 

به گزارش لیورپول اکو، ماکا در خصوص این بازی گفت:

منتظر دوباره بازی کردن در آن استادیوم هستم. چند بار در این سال ها به آن جا بازگشته ام. دوستانی را که مدتها بود ندیده بودم دوباره خواهم دید. پیش تر با (تیم اسطوره های) رئال مادرید مقابل منچستر یونایتد و آث میلان بازی کرده ام. آن ها تیم خوبی دارند و آماده اند. وقتی به شرایط بازیکنان خودمان نگاه می کنم می بینم که ما هم وضعیت خوبی داریم. زین الدین زیدان، کلارنس سیدورف و روبرتو کارلوس خود را کاملا آماده نگاه داشته اند. اما فکر می کنم ما هم همینطور هستیم. فکر می کنم با حضور جیمی کرگر و بیون تور کوارم در دفاع اوضاع خوبی داشته باشیم.

 او در خصوص لحظه ای که پیراهنش را عوض می کند گفت:

فکر می کنم من و مایکل اوون و یرزی دودک دقایقی را برای رئال مادرید و فرناندو مورینتس دقایقی را برای لیورپول بازی کند. این اتفاق برای تیم های زیادی مقابل رئال مادرید رخ می دهد. در بازی مقابل یونایتد، رود فن نیستلروی دقایقی را برای ما بازی کرد.

او در خصوص احساسش در خصوص این دیدار گفت:

خوشحالم که دوباره پیراهن قرمز را بر تن می کنم و می دانم سایر بازیکنان نیز احساس مشابهی دارند. این ارزش زیادی برای ما دارد. برخی از بازیکنان از جاهای مخلتلف اروپا و جهان آمده اند. ساندر وسترولد از آفریقای جنوبی آمده است! خوشحالم و به این موضوع افتخار می کنم که این نفرات راه های بسیار بسیار طولانی را برای انجام تنها یک بازی و دیدن دوستانشان آمده اند. وقتی این پیراهن را بر تن می کنیم دیگر نمی خواهیم بازنده باشیم. 

گفتنی است تا شب گذشته 60 هزار بلیط از صندلی های سانتیاگو برنابئو به فروش رفته بود. پول بلیط فروشی این بازی برای 20 تا 25 هزار کودک خرج تحصیل را فراهم خواهد کرد. امروز رسانه های اسپانیایی از این دیدار به عنوان دیدار قهرمانان 15 باره لیگ قهرمانان یاد کردند.

رئال نیوز - جیمی کرگر، مدافع سابق تیم لیورپول می گوید که سرمربی سابق خود در آنفیلد، در سانتیاگو برنابئو نیز موفق خواهد شد.

 به گزارش AS، صحبت های کرگر را می خوانیم:

- امروز بازی کلاسیک کوروزون میان مادرید و لیورپول است، یک فرصت برای کمک به کسانی که شانس کمتری نسبت به دیگران داشته اند...

من شور و شوق زیادی برای این مسابقه دارم، هواداران زیادی آنجا خواهند بود. من فقط یک بار در برنابئو بازی کرده ام و برای من باور نکردنی است که دوباره می توانم آنجا بازی کنم، حتی با وجود اینکه ما حالا پیشکسوت هستیم. این یکی از بزرگترین ورزشگاه های دنیاست و من در مقابل زیدان بازی خواهم کرد، یکی از بهترین بازیکنان در تاریخ فوتبال.

- حدس می زنم که نتیجه دیدار امروز مهم نباشد...

من به یک مساوی هم راضی هستم (می خندد).

- شما در مورد تنها حضور خود در برنابئو صحبت کردید. از آن بازی چه چیز هایی به یاد می آورید؟

این مربوط به سال ها قبل است. ما خوش شانس بودیم و موفق شدیم که اینجا 1-0 و 4-0 در آنفیلد پیروز شویم. مادرید 10 عنوان قهرمانی اروپا دارد و ما تنها 5 قهرمانی داریم، اما آن شب نوبت لیورپول بود.

- حالا که بنیتز سرمربی رئال مادرید شده، لیورپول و مادرید به هم نزدیک تر شده اند. آیا او اینجا موفق خواهد شد؟

اینطور فکر می کنم. او در هر باشگاهی که بوده فاتح عناوینی شده است. در ناپولی او فاتح سوپرکاپ و جام حذفی ایتالیا شد، در لیورپول چمپیونزلیگ را فتح کرد... فکر می کنم در اینتر هم چند عنوان به دست آورد. او همیشه عناوینی به دست می آورد اما در مادرید فشاری زیادی وجود دارد و او درست بعد از سه گانه بارسلونا هدایت رئال مادرید را به عهده گرفته است. حالا مادرید نیاز دارد که با عناوینی پاسخگو باشد و بنیتز مربی است که همیشه چیزی فتح می کند.

- یازدهمین عنوان قهرمانی در اروپا؟

چرا که نه؟ او قبلاً هم فاتح این جام شده است. با لیورپول او همیشه به مرحله یک چهارم نهایی و نیمه نهایی می رسید... در سال 2007 ما دوباره به فینال رسیدیم. او در رقابت های اروپایی همراه با والنسیا و چلسی هم موفق بوده است و قهرمانی در لیگ اروپا را نیز در کارنامه دارد. او اروپا را خیلی خوب می شناسد و در مادرید هم چند بازیکن فوق العاده دارد. او فرصت فوق العاده ای دارد.

- در لیورپول او مربی و مدیر تیم بود و در مورد همه چیز تصمیم می گرفت اما در مادرید...

هنگامی که این شغل را قبول کرد، در مورد چگونی توابع، قوانین و مقررات باشگاه می دانست. لیورپول متفاوت است، حداقل 10 سال پیش اینطور بود. فلورنتنیو پرز، والدانو، میاتوویچ،... نمی دانم مدیر ورزشی کنونی آنها چه کسی است. بوتراگوئنو؟ پرز؟

- فلورنتینو پرز تصمیم گیرنده است.

اوه بله. مطمئنم که آنها در مورد بازیکنانی که به آن علاقه دارند صحبت خواهند کرد، اما مادرید معمولاً بهترین بازیکنان دنیا را به خدمت می گیرد بنابراین مربی راضی است.

- آیا فکر می کنید که بنیتز بتواند رونالدو را برای بازی در پست شماره 9. متقاعد کند؟

بهترین پست برای او سمت چپ است، و او با گل هایی که به ثمر می رساند این را نشان داده است. او در هر فصل 50 یا 60 گل به ثمر می رساند. من فکر می کنم گاهی اوقات در منچستر یونایتد سر الکس فرگوسن در بعضی بازی های اروپایی از او به عنوان مهاجم نوک استفاده می کرد. این جالب خواهد بود اما مطمئناً او نمی تواند بیشتر از حالا گلزنی کند.

- وقتی که بنیتز هدایت لیورپول را به عهده گرفت، صحبتی با شما، جرارد و اوون داشت. او چه چیزی گفت؟

او در مورد ایده های خود، فلسفه مربیگری اش، ایده هایش برای تیم و اینکه قصد به خدمت گرفتن چه کسانی را دارد صحبت کرد. او همچنین در مورد کارهایی که در والنسیا انجام داده بود و موفقیت های زیادی کسب کرده بود نیز صحبت کرد. این نحوه کار او با بازیکنان بود، او توضیح می داد که چه چیزی از ما می خواهد. ما سه ملی پوش انگلیسی داشتیم و او می خواست بازیکنان انگلیسی به خدمت بگیرد. ما در مورد همه چیز صحبت کردیم... همه چیز.

- او همین کار را با بیل هم انجام داد. در این مورد چه فکر می کنید؟

من دوست دارم که او ایده هایش را توضیح می دهد. او مجبور به انجام این کار نیست، این برای یک مربی طبیعی است، اما بچه ها، من، استیو [جرارد] و اوون قدردانی می کنیم.

رئال نیوز - بازی خیریه پیشکسوتان رئال و لیورپول امشب ساعت 20:00 در برنابئو برگزار می شود. این بازی میان پیشکسوتان دو تیمی است که در طول تاریخشان 15 بار قهرمان اروپا شده اند که 39 تا از بازیکنان حاضر در بازی امروز سابقه قهرمانی در اروپا را دارند. زیدان و اوون برندگان توپ طلا هستند که در بازی امشب حاضر می شوند. رئالی های بازی امشب 733 بازی ملی داشته اند و لیورپولی ها 667 تا. در حال حاضر کمتر از 5000 بلیط برای این بازی باقی مانده است.

یان راش که امروز هم مربی و هم بازیکن خواهد بود مسلما ستاره لیورپولی هاست. بوترا ، سیدورف ، مورینتس ، کیول ، مک مانامان ، فاولر و … مسلما خاطرات حرکات تکنیکی بی نظیرشان در ایام قدیم را تکرار خواهند کرد. لیورپولی های بازی امشب 4277 بازی برای تیمشان داشته اند و رئالی ها 4301 تا. میانگین سنی لیورپولی ها 40 سال است و رئالی ها 42 تا (بویو مسن ترین بازیکن حاضر در میدان با 57 سال سن است).

در سال 1981 لیورپول در فینال جام باشگاه های اروپا بر رئال مادرید گارسیا صحبت کرد. در آن بازی کاماچو حضور داشت که امروز در کنار آمانسیو و خنی به عنوان مربی روی نیمکت رئال می نشیند. بازیهای اخیر دو تیم هم پرهیجان بوده است : شکست 4-0 رئال در آنفیلد در سال 2009 و پیروزی 3-0 رئال در برنابئو در همین سال مقابل لیورپول نتایج مهمی بودند که رم خرودند. فقط جای بنیتز در جشن امشب خالی است ، کسی که یکی از مهمترین مربیان تاریخ لیورپول بوده است و حالا در رئال فعالیت می کند.

دیروز لیورپولی ها با استقبال گرم کانون هواداریشان در مادرید مواجه شدند. فاولر و راش در مراسم این کانون صحبت کردند و هواداران سرخ ها را به وجد آوردند

رئال نیوز - رافا بنیتز نمی تواند فردا در بازی خیریه پیشکسوتان رئال و لیورپول حاضر باشد. مربی جدید رئال مادرید برنامه شلوغی برای آخر هفته در مورد برنامه ریزی ادامه فصل دارد. احتمال دارد که رافا امشب راهی ارمسنان شود تا از نزدیک رونالدو را ملاقات کند و با ستاره پرتغالی صحبت کند.

امروز اردوی پیشکسوتان لیورپول وارد مادرید می شود. یان راش ، آقای گل تاریخ لیورپول با 346 گل و نماینده تیم پیشکسوتان ، رابی فاولر 183 کله و مایکل اوون 158 گله مهمترین بازیکنان تیم پیشکسوتان لیورپول خواهند بود.

در حال حاضر فقط 7100 بلیط برای تماشای این بازی باقی مانده است. این بازی فردا ساعت 20 برگزار می شود.

رئال نیوز - اوون ، مورینتس و مک مانامان یکشنبه آینده در حالی در بازی پشکسوتان رئال و لیورپول به میدان می روند که یک نیمه برای هر کدام از دو تیم بازی می کنند

این دو مثل برخی پیشکسوتان دو طرفه سالهای اخیر بودند. در بازی پیشکسوتان رئال و یووه ، زیدان و کاناوارو برای هر دو تیم بازی کرده بودند و سال گذشته در بازی رئال و اینتر هم زامورانو و لوئیز فیگو.